زندگي زيبا...
LIFE IS BEAUTIFUL


عشق چیست؟(حتما تا اخرش بخونید)

سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟

هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا یکی از بچه های کلاس
آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود. لنا 3 روز بود با کسی حرف نزده بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید .بغض لنا ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید و

گفت:لنا جان تو جواب بده دخترم عشق چیه؟

لنا با چشمای قرمز پف کرده و با صدای گرفته گفت:عشق؟

دوباره یه نیشخند زدو گفت:عشق... ببینم خانوم معلم شما تابحال کسی رو

دیدی که بهت بگه عشق چیه؟

معلم مکث کردو جواب داد:خب نه ولی الان دارم از تو می پرسم

لنا گفت:بچه ها بذارید یه داستانی رو از عشق براتون تعریف کنم تا عشق رو درک کنید نه معنی شفاهیشو حفظ کنید

و ادامه داد:من شخصی رو دوست داشتم و دارم از وقتی که عاشقش شدم

با خودم عهد بستم که تا وقتی که نفهمیدم از من متنفره بجز اون شخص

دیگه ای رو توی دلم راه ندم برای یه دختر بچه خیلی سخته که به یه چنین

عهدی عمل کنه. گریه های شبانه و دور از چشم بقیه به طوریکه بالشم

خیس می شد اما دوسش داشتم بیشتر از هر چیز و هر کسی حاضر بودم هر کاری براش بکنم هر کاری...

من تا مدتی پیش نمی دونستم که اونم منو دوست داره ولی یه مدت پیش

فهمیدم اون حتی قبل ازینکه من عاشقش بشم عاشقم بوده چه روزای

عشنگی بود sms بازی های شبانه صحبت های یواشکی ما باهم خیلی خوب

بودیم عاشق هم دیگه بودیم از ته قلب همدیگرو دوست داشتیم و هر کاری

برای هم می کردیم من چند بار دستشو گرفتم یعنی اون دست منو گرفت

خیلی گرم بودن عشق یعنی توی سردترین هوا با گرمی وجود یکی گرم

بشی عشق یعنی حاضر باشی همه چیزتو بهخاطرش از دست بدی عشق

یعنی از هر چیزو هز کسی به خاطرش بگذری اون زمان خانواده های ما زیاد

باهم خوب نبودن اما عشق من بهم گفت که دیگه طاقت ندارم و به پدرم

موضوع رو گفت پدرم ازین موضوع خیلی ناراحت شد فکر نمی کرد توی این

مدت بین ما یه چنین احساسی پدید بیاد ولی اومده بود پدرم می خواست

عشق منو بزنه ولی من طاقت نداشتم نمی تونستم ببینم پدرم عشق منو

می زنه رفتم جلوی دست پدرم و گفتم پدر منو بزن اونو ول کن خواهش می

کنم بذار بره بعد بهش اشاره کردم که برو اون گفت لنا نه من نمی تونم بذارم

که بجای من تورو بزنه من با یه لگد اونو به اونطرف تر پرتاب کردم و گفتم

بخاطر من برو ... و اون رفت و پدرم منرو به رگبار کتک بست عشق یعنی

حاضر باشی هر سختی رو بخاطر راححتیش تحمل کنی.بعد از این موضوع

غشق من رفت ما بهم قول داده بودیم که کسی رو توی زندگیمون راه ندیم

اون رفت و ازون به بعد هیچکس ازش خبری نداشت اون فقط یه نامه برام

فرستاد که توش نوشته شده بود: لنای عزیز همیشه دوست داشتم و دارم

من تا آخرین ثانیه ی عمر به عهدم وفا می کنم منتظرت می مونم شاید ما

توی این دنیا بهم نرسیم ولی بدون عاشقا تو اون دنیا بهم می رسن پس من

زودتر می رمو اونجا منتظرت می مونم خدا نگهدار گلکم مواظب خودت باش

دوستدار تو (ب.ش)

لنا که صورتش از اشک خیس بود نگاهی به معلم کردو گفت: خب خانم معلم

گمان می کنم جوابم واضح بود

معلم هم که به شدت گریه می کرد گفت:آره دخترم می تونی بشینی

لنا به بچه ها نگاه کرد همه داشتن گریه می کردن ناگهان در باز شد و ناظم

مدرسه داخل شدو گفت: پدرو مادر لنا اومدن دنبال لنا برای مراسم ختم یکی

از بستگان

لنا بلند شد و گفت: چه کسی ؟

ناظم جواب داد: نمی دونم یه پسر جوان

دستهای لنا شروع کرد به لرزیدن پاهاش دیگه توان ایستادن نداشت ناگهان روی زمین افتادو دیگه هم بلند نشد

آره لنای قصه ی ما رفته بود رفته بود پیش عشقش ومن مطمئنم اون دوتا توی اون دنیا بهم رسیدن...

لنا همیشه این شعرو تکرار می کرد:

خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد؟ خواهان کسی باش که خواهان تو باشد

خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد؟ آغاز کسی باش که پایان تو باشد...


پنج شنبه 25 خرداد 1398برچسب:,

|
 

عشق واقعی چیست؟

زن جوان :يواش تر برو من مي ترسم

مرد جوان :اين جوري خيلي بهتره نه؟

زن جوان :من خيلي مي ترسم خواهش مي كنم

مرد جوان:اول بايد بگويي كه دوستم داري

زن جوان :خب دوستت دارم حالا ميشه يواش تر بری؟
مرد جوان :محكم مرا بگير

زن جوان:خب ،حالا ميشه يواش تر بري

مرد جوان : باشه به شرط اينكه كلاه كاسكت من و برداري و روي سر خودت

بزاري آخه اذيتم مي كنه و نمي تونم راحت برونم...

روز بعد واقعه اي در روزنامه ثبت شده بود ،برخورد موتور سيكلت

با ساختمان حادثه آفريد

يكي از اين دو سرنشين زنده ماند و ديگري در اين سانحه كه به دليل بريدن

ترمز موتور سيكلت رخ داد در گذشت!

مرد جوان از خالي شدن ترمز آگاهي يافته بود ، بدون اينكه زن جوان را

مطلع كند با ترفندي كلاه كاسكت خود را بر سر او گذاشت

تا براي آخرين بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند..!


دو شنبه 8 خرداد 1398برچسب:عشق,love,

|
 

10 خط برای تو...


1 - به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد... به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته

باشد و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد باشد.
 
 
2 - هوس بازان کسی راکه زیبا می بینند دوست دارند... اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا می بینند.
 

 3 - وقتی در زندگی به یک در بزرگ رسیدی نترس و نا امید نشو چون اگه قرار بود در باز نشو

جای آن دیوار می گذاشتند.

4 - آنچه که هستی، هدیه خداوند است و آنچه که خواهی شد ، هدیه تو به خداوند پس بی نظیر باش

 
5 - شریف ترین دل ها دلی است که اندیشه آزار دیگران در آن نباشد.

 
6 - بدبختی تنها در باغچه ای که خودت کاشته ای می روید.
 
 
7 - وقتی زندگی برایت خیلی سخت شد به یاد بیاور که دریای آرام، ناخدای قهرمان نمی سازد.
 
 
8 - هر اندیشه ی شایسته ای، به چهره انسان زیبائی می بخشد.
 
 
9 - قابل اعتماد بودن ارزشمند تر از دوست داشتنی بودن است.
 
 
 10- نگو : شب شده است : بگو صبح در راه است.


 

 


چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:,

|
 

20 راز زندگی زناشویی

 

1- همسرت را عوض نکن، خودت را عوض کن.

2-
 همیشه درون خود را بازبینی کن و در این بازنگری‌ها منصف باش.

3- کنترل زندگى خود را به دست بگیر و هیچگاه نسخه‌های درمانى دیگران را در زندگى پیاده نکن.


4-
 هم به خوبی‌هایش فکر کن هم به بدی‌هایش و هنگام بحث هر دو را مد نظر داشته باش.

5- خود روانپزشک خویشتن باش، با جملات نیرو بخش و درمان گر بعد از هر دلخوری به خود نیرویی تازه ببخش و بدان که این نیز بگذرد.

6- کمتر صحبت کن و بیشتر عمل. هنگام ناراحتی زیاد سخن نگو، عمل کن (عمل شما سکوت و آرامش در چهره ی شماست) چرا که به هنگام ناراحتی تعادل روحی بر هم میخورد و مسائلی گفته میشود که گاه مشکل را پیچیده تر میکند.

7- عیب‌های همسرت را دوست داشته باش.


8- مردها همه یکسانند این یک روال جهانى است.


9- مسائل کوچک را نادیده بگیر.


10-
 مقایسه نکن. هیچگاه همسرت را با دیگری مقایسه نکن چرا که مردها در عین یکسان بودن هرکدام دنیایی خاص دارند.

11- سعی کن اختلاف سلیقه‌هایتان به نزاع نیانجامد. این را بدان که تفاوت‌ها شکاف بوجود نمی آورد عدم تفاهم است که شکاف‌ها را بیشتر میکند. تفاوت در اصل بسیار سازنده است اگر از آن برای تعالى استفاده کنید.


12-
 وقت آزاد خود را تنظیم کنید. این کار را برای همه اعضاء خانواده انجام دهید و وقتى را هم به پدر بزرگها و مادربزرگها اختصاص دهید با این کار برای خود و والدینتان ارزش قائل‌ می‌شوید.

13- سعی نکن برای همه رفتارهای همسرت دلیل بیابی. چرا که خواستگاه و پرورش گاه هر کدام از ما برایمان رفتار‌هایی را نهادینه میکند. با تلاش و صبر آن دسته از رفتار هاى نادرست را که نهادینه شده از وجود هم محو کنید.

14- عشق پایدار نیازمند احترام و بازگشت بعد از هر دلخوری است.


15- قرار‌های دو نفره را فراموش نکنید. مانند اوائل ازدواج برای او نامه‌های عاشقانه و کوتاه بنویسید و یا با او در یک جای خاطره انگیز قرار بگذارید.


16-
 با همسرت مثل یک دوست باش و مشکلات خود را همانند یک دوست با او حل کن.

17- با عشق همسرت را رام خود کن.


18- جذابیت خود را همیشه حفظ کنید حتى اگر چندین سال از ازدواجتان مى گذرد.


19- بعضی مواقع با قواعد همسرت در زندگى بازی کن. این نوعی احترام به افکار و منش اوست و این را بدان كه او قدر این کار را خواهد دانست.

20-ودرنهایت عشق محبت اعتماد صداقت رافراموش نکینید


چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:,

|
 

45نکته کلیدی یک زندگی طلایی


۱. به مردم بیش از انتظاراتشان ببخشید و اینکار را با روی خوش انجام دهید.

۲. شعر مورد علاقه تان را از بر کنید.

۳. هر آنچه که میشنوید را باور نکنید، همه دارایی تان را خرج نکنید و هر چقدر که می خواهید نخوابید.

....(بقیه در ادامه مطلب)



ادامه مطلب

سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:,

|
 

دلم گرفت...


دلم گرفت ای هم نفس

پرم شکست تو این قفس

تو این غبار    تو این سکوت

چه بی صدا     نفس نفس

از این نامهربونی ها دارم از غصه می میرم

رفیق روز تنهایی یه روز دستاتو می گیرم

تو این شب گریه می تونی پناه هق هقم باشی

تو ای همزاد همخونه چی میشه عاشقم باشی

دوباره من   دوباره تو

دوباره عشق    دوباره ما

دو همنفس    دو همزبون

دو همسفر    دو هم صدا

تو ای پایان تنهایی پناه آخر من باش

تو این شب مرگی پاییز بهار باور من باش

بذار با مشرق چشمات شبم روشنترین باشه

می خوام آیینه خونه با چشمات همنشین باشه

دلم گرفت ای همنفس

پرم شکست تو این قفس

تو این غبار    تو این سکوت

چه بی صدا

نفس نفس


سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:,

|
 

وفا...


وفا را اینگونه آموختم:

تلفن همراه پیرمردی که توی تاکسی کنارم نشسته بود زنگ خورد

به زحمت، تلفن را با دستهای لرزان از جیبش در آورد

هرچه تلفن را در مقابل صورتش ، عقب و جلو برد ، نتوانست اسم تماس گیرنده را بخواند

رو به من کرد و گفت : ببخشید ، چی نوشته ؟

گفتم : همه کسم

پیرمرد : الو سلام عزیزم

دستش را جلوی تلفن گرفت و با صدای آرام و لبخند به من گفت : همسرمه !!!


سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:,

|
 

به دنبال کسی باش...


Find a guy who calls you beautiful instead of hot

به دنبال کسی باش که تو را به خاطر زیبایی های وجودت زیبا خطاب کند نه به خاطر جذابیتهای ظاهریت


Who calls you back when you hang up on him

کسی که دوباره با تو تماس بگیرد حتی وقتی تلفنهایش را قطع می کنی


who will stay awake just to watch you sleep

کسی که بیدار خواهد ماند تا سیمای تو را در هنگام خواب نظاره کند


wait for the guy who kisses your forehead

در انتظار کسی باش که مایل باشد پیشانی تو را ببوسد [حمایتگر تو باشد]


who wants to show you off to world when you are in your sweats

کسی که مایل باشد  حتی  در زمانی که درساده ترین لباس  هستی تورا به دنیا نشان دهد


who holds your hand in front of his friends

کسی که دست تو را در مقابل دوستانش در دست بگیرد


wait for the one who is constantly reminding you how much

he cares about you and how lucky he is to have you

در انتظار کسی باش که بی وقفه به یاد توبیاورد که تا چه اندازه برایش مهم هستی

و نگران توست و چه قدر خوشبخت است که تو را در کنارش دارد


wait for the one who turns to his friends and says that’s her

در انتظار کسی باش که زمانی که تو را می بیند به دوستانش  بگوید اون خودشه

[همان کسی  که می خواستم]


سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:,

|
 

love

عاشق آن لحظه ام اي خوب من

با نگاه عشق بي تابم کني

در ميان بازوان عاشقت

با نوازشهاي خود خوابم کني

باز هم در خلوت آغوش خود

لحظه اي لب بر لب سردم نهي

جان دهي اين خاک خشک و تشنه را

از همان يک لحظه سيرابم کني

با نگاه مست خود مستم کني

خرمن جان مرا آتش کني

ناگهان جان مرا در بر کشي

تا به هُرمِ جان خود آبم کني

ديگر از رفتن نمي گويم سخن

تا که با عشق و جنون يارم کني

باز هم مست از شراب عاشقي

در برم گيري و بي تابم کني

دوســـــــــــــــــــــــــــت دارم


سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:,

|
 

دل شکستن...


 

هروقت دل کسی رو شکستی

روی دیوار میخی بکوب

تا ببینی چقدر دل شکستی

هروقت دلشان را به دست اوردی

میخی را از روی دیوار بکن

تا ببینی چقدر دل به دست اوردی

اما چه فایده ...؟؟ که جای میخ ها بر روی دیوار می ماند


سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:,

|
 

دل...


گفتی دوستت دارم و دلم لرزید


گفتم به عشق تو زنده هستم و دلت راز دلم را فهمید

گفتی مال توام ، گفتم بدجور گرفتار توام

بگو از احساست تا بگویم از لحظه های عاشقی مان

بگو از حال و هوای قلبت تا بگویم از خاطره های شیرینمان

گفتی همیشه به یاد توام ، گفتم هنوز هم خیره به عکسهای توام

گفتی سحر شده و هنوز به عشقت بیدارم

گفتم از سر شب تا حالا از دلتنگی ات بیمارم

بگو از آن حرفهای عاشقانه ات تا بگویم که آرامم

تا بگویم به هوای بودنت است خوشحالم

گفتی نفسهایم عطر حضور تو را میدهد

گفتم که قلبم به عشق در کنار تو بودن همچنان میتپد

گفتم یار توام ، همیشه و همه جا در کنار توام

گفتی یاد توام ، اگر هم نباشی باز هم درگیر انتظار به تو رسیدنم

گفتی می آیم فردا ، گفتم میمیرم تا فردا

طاقت ندارم حالا بیا در کنارم ، من آن آغوش گرمت را میخواهم

تو را تا ابد اینجا میخواهم ، که همیشه بمانی

همیشه همین جا دستان مرا بخواهی

که بگیری دستانم را ، بفشاری هر دوی آن را

بگویی همیشه میمانی ، هیچگاه غزل رفتن را نمیخوانی

گفتی دوستت دارم و دلم لرزید

چشمانم جز قطره های اشک در چشمانت چیزی را ندید

هیچکس جز من و تو این راز عاشقانه را نفهمید

چه کهکشان زیباییست راه نگاه تو ، چه زیباست این دنیای عاشقانه ی تو

چه خوشبختم از اینکه تو را دارم

اینبار هم تو گفتی دوستم داری و دو تا به نفع تو

دلم دیوانه شده از دست محبتهای تو


سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:,

|
 

دل تنگ...


دلم برایت تنگ می شود

گرچه اینجا نیستی

هر جا می روم

یا هر كار می كنم

صورت تو را در خیال می بینم

و دلم برایت تنگ می شود

دلم برای همه چیز گفتن با تو تنگ می شود

دلم برای همه چیز نشان دادن به تو تنگ می شود

دلم برای چشم هایمان تنگ می شود كه

پنهانی به هم دل می دادند

دلم برای نوازشت تنگ می شود

دلم برای هیجانی كه با هم داشتیم تنگ می شود

دلم برای همه چیزهایی كه با هم سهیم بودیم تنگ می شود


سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:,

|
 

به سوی خوشبختی


به لحظه لحظه هایه زیبایی قسم

که زیبا ترین لحظه من با تو بودن است

با هم باشیم دست در دست هم

من دستانت را میفشارم

و با هم راهی میشویم

بسوی خوشبختی

در زیر درختان سبز استراحت میکنیم

و باز براه میفتیم من که

از خستگی توان ندارم

زیبایی تو و آن تلاش

بی حد تو را میبینم

که گویا خوشبختی دارد مرا صدا میزند

آری این خوشبختی من است

با تو بودن

با تو رفتن

با تو در زیر درختان سبز آرامیدن

و با تو به پرواز در آمدن

چه زیباست برایم با تو بودن


سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:,

|
 

من عاشق تو هستم...


من عاشق تو هستم

من تو رو می پرستم

یه عمره عاشقانه

به انتظار نشستم

تو ماه آسمونی

فرشته زمینی

برای قلب خستم

پناه آخرینی

بی تو گل وا نمی شه

دردم دوا نمی شه

دلم تا دنیا دنیاست

از تو جدا نمی شه

عاشقم من دنیای من تویی تو

عاشقم من رویای من تویی تو

ای که بی تو شبم سحر نمیشه

خدا کنه همیشه که یار من تو باشی

به هر کجا که هستم کنار من تو باشی

خدا خودش میدونه بی تو میشم دیوونه

بیا که بی تو ای گل بهار من خزونه


سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:,

|
 

زندگی...

از خیاطی پرسیدند : زندگی یعنی چه ؟
گفت: دوختن پارگی های روح و دل با نخ توبه .
از باغبانی پرسیدند: زندگی یعنی چه ؟
گفت: کاشت بذر عشق در زمین دلها زیر نور ایمان .
از باستان شناسی پرسیدند: زندگی یعنی چه ؟
گفت : کاویدن جانها برای استخراج گوهر درون .
ار ایینه فروشی پرسیدند : زندگی یعنی چه ؟
گفت : زدودن غبار ایینه ی دل با شیشه پاک کن توکل .
از میوه فروشی پرسیدند : زندگی یعنی چه ؟
گفت : دست چین کردن خوبی ها در صندوقچه ی دل .
و اینک تو بگو زندگی یعنی چه ؟


دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:,

|
 

فراموشی

 

دو چیز را همیشه فراموش كن:

خوبی كه به كسی می كنی

بدی كه كسی به تو می كند!


دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:,

|
 

زیباترین لحظه...

یکی از زیباترین لحظاتی که هر انسانی حق داره تو زندگیش تجربه کنه،

لحظه بیدار شدن از

خواب با شنیدن صدای کسیه که از ته قلبش دوستش داره!


دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:,

|
 

چند راز درباره زنان

یک زن هرگز از ابراز عشقهای مرد زندگیش خسته نخواهد شد.به زبان آوردن دوستت دارم موجب می‌شود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند.

یک زن به دریافت عاشقانه چند شاخه گل ، هدایای کوچک و ابراز عشقهای بی اختیار ، عشق می‌ورزد.

زمانی که مردی به زنی چند شاخه گل تقدیم می‌کند و یا یادداشت های عاشقانه اش را نثارش می‌دارد ، به آن زن اجازه می‌دهد تا بداند تا چه اندازه منحصر به فرد است.

وقتی زنی عاشق می‌شود ، احساس زیبایی و زنانگی در او به چندین برابر می‌رسد.

نوازش یک زن به او قدرت و انگیزه برای زندگی کردن می‌بخشاید.

یک زن همیشه دوست دارد از عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود.

پیش از اینکه زنی قادر به احساس عمیق برقراری رابطه جسمانی باشد ، به احساس عشق ، نوازش و ملاطفت نیاز دارد.

زنان ابتدا کیمیای روح و عاطفه را احساس می‌کنند و بعد به کیمیای جسم پی می‌برند.

لحظاتی که مرد ، دستهای زنی را در دست می‌گیرد و او را لمس می‌کند ، لحظاتی هستند که زن به آنها عشق می‌ورزد.

هدف یک زن در برقراری رابطه جسمانی ، شور شهوانی نیست. بلکه مقصود او لذت بردن از صمیمیت ، عشق و ملاطفت در کنار شور جسمانی است.

هنگامی‌که زنی بداند فقط اوست که راه به قلب شریک زندگیش دارد ، در عرش سیر خواهد کرد.

یک زن هرگز مشکلاتش را دسته بندی نمی‌کند ، در صورتی که زمانی که غمگین و ناراحت باشد ، تمامی‌مشکلاتش از کوچک و بزرگ به دلش هجوم می‌آورند.

یک زن هنگامی‌سکوت می‌کند که دردهای نهفته در دلش بسیار عمیق است و یا اینکه به مرد مقابلش آنقدر اعتماد ندارد که سخن دل با او بگوید.

وقتی مردی با دلسوزی و توجه به مشکلات زن گوش می‌سپارد و از ارائه راه حل می‌پرهیزد ، احساس عشق و بلوغ را در او دو چندان می‌کند.

مردان و زنان در برابر فشارهای عصبی واکنش های متفاوتی از خود نشان می‌دهند.دراینگونه مواقع زن نیازمند نزدیکی و درک طرف مقابلش می‌باشد ، در صورتی که مرد به تنهایی احتیاج دارد.

هنگامی‌که اظهارات و اعمال زنی بیهوده تلقی می‌گردد ، او برای مطرح شدن شروع به ابراز نظریات مخالف و عدم توافق می‌کند.

به جرات می‌توان گفت به جز در موارد انگشت شماری ، هیچ چیز بیش از سخن گفتن بر علیه یک زن به او آسیب نمی‌رساند.

زن درست مثل یک موج است ، به هنگامی‌که عشق در قلبش به ظهور می‌نشیند ، اعتماد به نفسش در حرکتی مواج به اوج می‌رسد.

هنگامی‌که موج احساسات یک زن به اوج می‌رسد ، به هیچ عنوان محدودیتی در ارائه عشق نمی‌بیند.

مردها همواره باید بدانند که هر گاه زنی رنج و عصبانیت خود را بیرون بریزد و آشکار نماید ، احساس آسایش و آرامش بیشتری می‌کند.

این نکته را به خاطر بسپارید که هر گاه زنی در اوج فوران خشم و غم قرار گرفته باشد ، به هیچ عنوان تقصیری را به گردن نمی‌گیرد.

وقتی زنی از موضوعی می‌رنجد ، مرد باید ضمن همدردی با او نشان دهد که برای غم او نگران است ، سپس سکوت اختیار کند تا آن زن بتواند احساس همدردی اش را حس کند.

دردناک ترین مسائل برای بعضی از زنان ، عدم پذیرش ، قضاوت نادرست و ترک شدن است ، چراکه امکان دارد این باورها در عمق ضمیر ناخودآگاهشان آنان را به سوی این تصور نادرست سوق دهد که لیاقتشان بیش از این نیست.

ماهیت یک زن ، درخواست تایید امور است.

در صورتی که مردی در مقابل پیشنهادات یک زن از خود مقاومت نشان دهد ، زن با این حال که مفهوم این مقاومت را درک می‌کند ، اما هیچ گونه توجهی به آن نشان نمی‌دهد.ولی در این زمان احساس می‌کند که مرد به او احترام نمی‌گذارد.

بسیاری از زنان به این علت که نمی‌خواهند کسی ایشان را نیازمند بداند ، نیازهایشان را انکار می‌کنند.

حتی در صورتی که زنی بپندارد نیازها و خواسته هایش برآورده نخواهند شد ، اجتناب از بیان آنها و قصد انجام دادن تمام کارها به تنهایی ، اشتباه بزرگی است.

یک زن باید بیاموزد که چطور نیازها و تمایلات خود را بدون نکوهش و یا تزلزل ابراز دارد و این نکته از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

امروزه بسیاری از زنان از اینکه عشق می‌ورزند ، اما در عوض چیزی دریافت نمی‌کنند ، رنج می‌کشند ، آنان به دنبال وقفه ای می‌گردند تا در این زمان تنها به خود بیندیشند و توجه کنند و در خلال آن وجودشان را بهتر کنکاش و کشف کنند.

یک زن جوان در اوج جوانی مایل است برای برآوردن تمایلات شریک زندگیش خودش را فدا کند.

یک زن بطور ذاتی از توانایی نامحدودی در شاداب ساختن دیگران برخوردار است .اما وقتی آن زن لبخند می‌زند ، لبخندش به این معنا نیست که در اوج شادابی و خوشحالی قرار دارد.

همیشه زنان به همان اندازه ای که در توان دارند.بخشش می‌کنند و در این زمان به خاطر می‌آورند هنگامی‌که آنان به بخشش نیاز داشتند ، تا حدودی کمتر از این اندازه ، به ایشان بخشیده شده است.

اغلب زنان با آنچه همسرشان می‌خواهد به راحتی موافقت می‌کنند ، اما این کار به این معنا نیست که خواسته همسرشان دقیقا همان باشد که آنان می‌خواهند.

یک زن ، هرگز به کارهای خودش و همسرش امتیاز نمی‌دهد ، بلکه شوهرش را آزاد می‌گذارد و تصور می‌کند او نیز به همین ترتبیب آزادش گذاشته است.

وقتی زنی به ثبت امتیازات می‌پردازد ، ممکن است موضوع بسیار کوچکی در نظرش به اندازه امری بسیار بزرگ به شمار آید.پس امکان دارد یک شاخه گل سرخ بتواند برای شما امتیازات فراوانی به همراه داشته باشد.


دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:,

|
 

یاد بده...

به چشمانت :یاد بده هر کسی ارزش دیدن ندارد؛

یاد بده که به چشم به راه بودن عادت نکند .

یاد بده که به در خیره نماند .

یاد بده که برای هر کسی بیخواب نشود.

به زبانت :یاد بده که هر اسمی ارزش جاری شدن ندارد .

یاد بده به هر کسی نگوید دوستت دارم .

به لبانت یاد بده هر لبی ارزش بوسیدن ندارد.

به پاهایت یاد بده هر راهی ارزش رفتن ندارد ، به آن دو بیاموز که به رفتن عادت نکند .

به دستانت یاد بده که هر دستی ارزش لمس کردن را ندارد.

به قلبت بیاموز همیشه عاشق باشد ولی عاشق هر کسی نباشد

دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:,

|
 

JUST YOU

دلم را که مرور میکنم
 
 
 
 
تمام آن از آن توست
 
 
فقط نقطه ای از آن خودم.......
 
 
روی آن نقطه هم
 
 
میخ میکوبم
.
 
 
..و قاب عکس تو را می اویزم
 

دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:,

|
 

خدا جون...

خدا جون میشه تو امشب منو تو بغل بگیری؟

بگی آروم توی گوشم دیگه وقتشه بمیری؟

خدا جون میگن تو خوبی مثل مادرا میمونی

اگه راست میگن ببینم عشق من کجاست؟میدونی؟

خدا جون میشه یه کاری بکنی به خاطر من؟

من میخوام که زود بمیرم آخه سخته زنده موندن

 

من که تقصیری نداشتم پس چرا گذاشته رفته؟

خدا جون تو تنها هستی میدونی تنهایی سخته

زنده موندن یا مردن من واسه اون فرقی نداره

اون میخواد که من نباشم باشه اشکالی نداره

خدا جون میخوام بمیرم تا بشم راحته راحت

اما عمر اون زیاد شه... حتی واسه ی یه ساعت


دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:,

|
 

دل شکسته..

صدای شکستن قلبم را نشنیدی چون غرورت بیداد میکرد

اشک هایم را ندیدی چون محو تماشای یاران بودی

ولی امیدوارم آنقدر در آینه مجذوب نشده باشی

که حداقل زشتی دیو خودخواهیت را ببینی

باشد که با دیگران چنین نکنی که با من کردی


دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:,

|
 

تـو راحت بـخواب من مـشق گریه هایـم هـنوز مـانده...

به چه مي خندي !؟
به چه چيز!؟
به شكست دل من
يا به پيروزي خويش !؟
به چه مي خندي...!؟
به نگاهم كه چه مستانه تو را باور كرد!؟
يا به افسونگريه چشمانت
كه مرا سوخت و خاكستر كرد...!؟
به چه مي خندي !؟
به دل ساده ي من مي خندي
كه دگر تا به ابد نيز به فكر خود نيست !؟
يا به جفايت كه مرا زير غرورت له كرد !؟
به چه مي خندي !؟
به هم آغوشي من با غم ها
........يا به

خنده داراست.....بخند !!

...مثل آن مسجد بین راهی تنهایم

... هر کس هم که می آید مسافر است می شکند

....هم نمازش را، هم دلم را

 و می رود

...بهار ...

و این همه دلتنگی؟!!

،نه

شاید فرشته ای

فصلها را به اشتباه

ورق زده باشد...

 

 

                                                          عشق بازی می کنی،

                              ... با سکوت                                   

                                                        بس که،           

                                          واژه ها،                            

                                                                     ...!نامردند                                          

 


دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:,

|
 

داستان امتحان کردن داماد ها توسط مادر زن

زنی سه دختر داشت که هر سه ارذواج کرده بودند.

یکروز تصمیم گرفت میزان علاقه ای که دامادهایش به او دارند را ارزیابی کند.

یکی از دامادها را به خانه اش دعوت کرد و در حالی که در کنار استخر قدم میزدند
از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت.

دامادش فوراً شیرجه رفت توی آب و او را نجات داد.

فردا صبح یک ماشین پژو ٢٠۶ نو جلوی پارکینگ خانه داماد بود و روی شیشه اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت»

زن همین کار را با داماد دومش هم کرد و این بار هم داماد فوراً شیرجه رفت توی آب و جان زن را نجات داد.

داماد دوم هم فردای آن روز یک ماشین پژو ٢٠۶ نو هدیه گرفت که روی شیشه اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت»

نوبت به داماد آخری رسید.

زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد و خود را به داخل استخر انداخت.

اما داماد از جایش تکان نخورد.

او پیش خود فکر کرد وقتش رسیده که این پیرزن از دنیا برود پس چرا من خودم را به خطر بیاندازم؟
همین طور ایستاد تا مادر زنش در آب غرق شد و مرد.

فردا صبح یک ماشین بی ام ‌و آخرین مدل جلوی پارکینگ خانه داماد سوم بود که روی شیشه اش نوشته بود:«متشکرم! ازطرف پدر زنت»


دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:,

|
 

داستان اموزنده بستنی ساده

در روزگارى كه بستنى با شكلات به گرانى امروز نبود، پسر١٠ ساله‌اى وارد قهوه فروشى هتلى شد و
 
پشت میزى نشست. خدمتكار براى سفارش گرفتن سراغش رفت. پسر پرسید: بستنى با شكلات چند
 
است؟ خدمتكار گفت: ۵٠ سنت پسرك پسر كوچك دستش را در جیبش كرد ، تمام پول خردهایش را در
 
آورد و شمرد . بعد پرسید: بستنى خالى چند است؟ خدمتكار با توجه به این كه تمام میزها پر شده بود و
 
 عده‌اى بیرون قهوه فروشى منتظر خالى شدن میز ایستاده بودند، با بی‌حوصلگى گفت : ٣۵ سنت پسر
 
دوباره سكه‌هایش را شمرد و گفت: براى من یك بستنى بیاورید. خدمتكار یك بستنى آورد و صورت‌حساب
 
 را نیز روى میز گذاشت و رفت. پسر بستنى را تمام كرد، صورت‌حساب را برداشت و پولش را به
 
صندوق‌دار پرداخت كرد و رفت. هنگامى كه خدمتكار براى تمیز كردن میز رفت، گریه‌اش گرفت. پسر بچه
 
روى میز در كنار بشقاب خالى، ١۵ سنت براى او انعام گذاشته بود!

دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:,

|
 

پیرمرد عاشق!

پیرمردی صبح زود از خانه اش بیرون آمد.پیاده رو در دست تعمیر بود به همین خاطر در خیابان شروع به راه رفتن کرد که ناگهان یک ماشین به او زد.مرد به زمین افتاد.مردم دورش جمع شدند واو را به بیمارستان رساندند. پس از پانسمان زخم ها، پرستاران به او گفتند که آماده عکسبرداری از استخوان بشود.پیرمرد در فکر فرو رفت.سپس بلند شد ولنگ لنگان به سمت در رفت و در همان حال گفت:"که عجله دارد ونیازی به عکسبرداری نیست" پرستاران سعی در قانع کردن او داشتند ولی موفق نشدند.برای همین از او دلیل عجله اش را پرسیدند. پیر مرد گفت:" زنم در خانه سالمندان است.من هر صبح به آنجا میروم وصبحانه را با او میخورم.نمیخواهم دیر شود!" پرستاری به او گفت:" شما نگران نباشید ما به او خبر میدهیم. که امروز دیرتر میرسید." پیرمرد جواب داد:"متاسفم.او بیماری فراموشی دارد ومتوجه چیزی نخواهد شد وحتی مرا هم نمیشناسد." پرستارها با تعجب پرسیدند: پس چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او میروید در حالی که شما را نمیشناسد؟"پیر مرد با صدای غمگین وآرام گفت:" اما من که او را مي شناسم...


پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:,

|
 

داستان عاشقانه بسیار زیبا و غمگین

دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد.
در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت. دختر با دیدن پیکر برازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و چشمان درشت را دوست خواهد داشت.
...

بقیه در ادامه مطلب



ادامه مطلب

پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:,

|
 

اس ام اس

تو کی هستی که همه فکر و خیالم شده تو

تو شدی زندگی من ، همه یادم شده تو

یاد تو در خاطراتم وقتی پیدا می شود

می رود دنیا ز یادم چون که یادم شده تو

.

.

.

اینجا زمین است، زمین گرد است

تویی که مرا دور زدی!

فردا به خودم خواهی رسید

حال و روزت دیدنیست

.

.

.

دنیای آدم برفی ها دنیای ساده ایست

اگر برف بیاد هست ، اگر برف نیاید نیست

مثل دنیای من ، اگر تو باشی هستم ، اگر نباشی …!

.

.

.

عجیب است دریا… تا آدم را غرق خود می کند آن را پس می زند!

.

.

.

دل نزد توست گر چه دوری ز برم

جویای توام اگر نپرسی خبرم

خالی نشود خیالت از چشم ترم

در قلب منی اگر چه جایی دگرم

 


پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:,

|
 

عاقبت عشق نگفته

 

پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون... بعد از یک ماه پسرک مرد.

وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد…

دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده... دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد…

میدونی چرا گریه میکرد؟

چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!!!!!

 

           


پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:,

|
 

بی تو سخته نفس کشیدن

سلام عشقم

دلم برات خیلی تنگ شده

وای که چقدر سخته بدون تو نفس کشیدن

هیچوقت فکرنمیکردم که بودنم به بودن یکی اینقد وابسته باشه

که وقتی هست خنده رولبام باشه

و

وقتی نیست

اشک رو چشمام

کاش میدونستی بی تو چه زجری میکشم

ای کاش همه اینا فقط یه خواب بود

که وقتی بیدارمیشدم

میدیدم که ترکم نکردی

میدیدم واسه همیشه مال منی

ولی مجبوم فقط بایادت و خاطراتمون به اجبار نفس بکشم

ولی عشقم

من هیچوقت ناامید نمیشم

همیشه چشم به راه برگشتت میمونم

نمیدونم شاید یه روز از رفتنت پشیمون شدی!

پشیمون شدی و برگشتی پیشم

ولی میدونی از چی میترسم؟

اینکه یروزی بیایی که من دیگه نباشم

از این دنیای بی وفا رفته باشم...!


پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:,

|
 


حالا که اومدید تو بدون نظر خارج نشید!
mobile_alireza@yahoo.com
نازترین عکسهای ایرانی

 

 

alireza

 

خرداد 1391

 

10 خط برای تو...
20 راز زندگی زناشویی
45نکته کلیدی یک زندگی طلایی
دلم گرفت...
وفا...
به دنبال کسی باش...
love
دل شکستن...
دل...
دل تنگ...
به سوی خوشبختی
من عاشق تو هستم...
زندگی...
فراموشی
زیباترین لحظه...
چند راز درباره زنان
یاد بده...
JUST YOU
خدا جون...
دل شکسته..

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان just love و آدرس love2love99.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





Beauty
good girl
ضد شیطان پرستی
بزرگترین وبلاگ عشق و حال و بی خیالی
دنیای خبر
ورودممنوع؟...
ردیاب خودرو

 

دنیای خبر
ورودممنوع؟...
حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
پاسور طلا
الوقلیون

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 85
بازدید کل : 24084
تعداد مطالب : 38
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 1



.: Weblog Themes By www.NazTarin.Com :.


--->

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

ابزار وبلاگ